مشخصات کلی : مولفه های امنیت ملی ایران پس از فروپاشی شوروی
چکیده مقاله مولفه های امنیت ملی ایران پس از فروپاشی شوروی
ترجمه |
ویراستاری |
صفحه آرایی |
طرح جلد |
تایپ |
چاپ کتاب |
طراحی سایت |
از بخش تماس با ما یا ثبت سفارش اقدام کنید. |
مطالعه و بررسی و تنظیم روابط امنیتی به برداشت نسبتاً صحیح از مفهوم امنیت ملی و شناخت عوامل تهدیدکننده این مقوله میانجامد.
از آنجا که واژگان امنیت و ملی، مفاهیم کلیدی نوشته حاضر را تشکیل میدهند، به نظر می رسد که بررسی معنی لغوی آنها ما را در درک بهتر مفهوم این واژگان یاری خواهد نمود.
بنابراین در ابتدا به بیان مفهوم لغوی امنیت سپس به بیان تعاریف متعدد امنیت ملی میپردازیم.
Studying and security relations depends to rrelatively accurate understanding of the concept and understanding threatening factors national security. Where words security and national are key concepts of the paper, it seems that the study literally means will help us to understand the words better. So at first express literally means security and then, the multiple national security.
کلید واژگان: روابط امنیتی، امنیت ملی، شوروی، بلوک شرق، تحولات ژئوپليتيک
کلیاتی از مقاله مولفه های امنیت ملی ایران پس از فروپاشی شوروی
تهیه شده توسط: کارگروه علمی پژوهشی تولید محتوای گروه پژوهش ساوالان.. سایت سلکو.
تعریف امنیت:
به فراغت نسبی از تهدید، حمله یا آمادگی برای رویارویی با هر تهدید و حمله میگویند و از ضروریترین نیازهای یک جامعه است.
امنیت در گفتمان سلبی بر نبود خطر و تهدیدات استوار است؛ ولی امنیت در گفتمان ایجابی به تأمین و تضمین آسایش و آسودگی نظر دارد.
مفهومهای مرتبط با امنیت در فارسی کلاسیک با واژههای زِنهار و زینهاری ادا میشود. امنیت از درون انسان نشأت گرفته و ارتباط وثیقی با ایمان دارد.
هرگاه آدمی بتواند با مدیریت عقل خویش تعادل لازم را بین قوای درونی خود مانند غضب، شهوت و... برقرار کند، انسان ایمنی است.
انسانهای ایمن، جامعه ایمن و انسانهای ناایمن، جامعه ناایمن را تشکیل میدهند. مفهوم امنیت از یکسو بسیط است؛ بدین معنا که هر انسانی امنیت یا ناامنی را درک میکند؛ ولی از سوی دیگر پیچیده است و تعاریف متعدد و متنوعی از آن ارائه میشود.
برای درک بهتر مفهوم امنیت، در مطالعات امنیتی تلاش میشود که این مفهوم را به اجزای کوچکتر و قابل درکتری بشکنند.
تعریف امنیت ملی
به الزاماتی اشاره میکند که بقای دولت ملی را از طریق به کارگیری قدرت اقتصادی، ارتش و توان سیاسی و استفاده از ابزار دیپلماسی حفظ نماید.
امنیت ملی، یک مفهوم غربی و خصوصاً آمریکایی است که در سالهای پس از ۱۹۴۵ رواج یافت.
در مورد امنیت ملی تعاریف مختلفی ارائه شده است. این مفهوم مانند دیگر مفاهیم علوم انسانی، دارای تعریفی واحد و مقبول تمامی یا حداقل بیشتر صاحب نظران نیست.
ریشه آن عدم اتفاق نیز به تلاش افراد، گروهها و کشورها در تلقی و برداشت متفاوت آنها از این واژه بازمیگردد.
بر همین اساس مثلاً آرنولد ولفرز میگوید: «امنیت ملی نماد ابهامآمیزی است که اصلاً ممکن نیست دارای معنای دقیق باشد.»
رابرت ماندل میگوید: «امنیت ملی شامل تعقیب روانی و مادی ایمنی است و اصولاً جزء مسئولیتهای حکومتهای ملی است، تا از تهدیدات مستقیم ناشی از خارج، نسبت به بقای رژیمها، نظام شهروندی و شیوه زندگی شهروندان خود ممانعت به عمل آورند.»
والتر لیپمن در مورد امنیت ملی چنین گفته است: یک ملت زمانی امن است که در صورت اجتناب از جنگ، در معرض قربانی کردن ارزشهای خود نباشد و در صورت ورود به جنگ بتواند با پیروزی در جنگ، ارزشهای خود را پاس بدارد.
امنیت ملی در دو گفتمان سلبی و ایجابی بیان شده است.
در گفتمان سلبی به پاسداری از سرزمین، حاکمیت و مردم در مقابل خطرات و تهدیدات دشمنان کشور معطوف است و در گفتمان ایجابی ضمن حفظ منافع ملی، به دنبال کسب فرصتها برای توسعه و پیشرفت است.
فروپاشی شوروی:
جهان در آستانه دهه 1990 ميلادي با يک رخداد جديد و کمنظير به نام فروپاشي اتحاد جماهير شوروي مواجه شد.
اين رويداد بدون مداخله يک قدرت خارجي و تنها مبتنيبر شکافها و گسستهاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي داخلي صورت واقعيت به خود گرفت و ساختار نظام بينالملل را از حالت دوقطبي و موازنه قدرت، رها و به سمت بيقطبي و سيال بودن، رهنمون کرد.
در چنين شرايطي هر يک از قدرتهاي موجود در جهان با توجه به منافع و نيتهاي سلطهطلبي تلاش کردند تا مسؤليتها و وظايف قدرت حذفشده را عهدهدار شوند و خلاء ناشي از عدم حضور قدرت برتر را تأمين کنند.
برتريطلبي توأم با تعارض منافع در حوزههاي دچار خلاء قدرتشده و آثار شيء ناشي از به هم خوردن تعادل و توازن قدرت، نابهسامانيهايی مثل تجاوز نظامي آمريکا به عراق به بهانه آزادسازي کشور اشغالشده کويت، واقعه يازده سپتامبر 2001 را به دنبال داشت.
در اين حالت، بررسي پيامدهاي فروپاشي بلوک شرق و تحولات ژئوپليتيک دهه 1990 ميلادي به ويژه آثار اين تحولات در خاورميانه همچنان در کانون توجه پژوهشگران مسايل منطقه قرار دارد.
مقاله حاضر که درصدد بررسي آثار دگرگونيها بر منافع و امنيت ملي ايران و تلاش براي شناخت محيط منطقهاي اين کشور است، اين فرضيهها را به آزمون گذاشته است:
- پس از فروپاشي شوروي، مرزهاي ژئوپليتيکي آمريکا با مرزهاي جغرافيايي روسيه انطباق پيدا کرد.
- انبساط فضايي آمريکا موجب محاصره فيزيکي ايران شده و در نهايت هزينههاي امنيتي اين کشور افزايش پيدا کرده است. به نظر نويسنده براي کاهش هزينههاي امنيتي وضعيت فعلي ايران، باید راهبرد اتخاد و ائتلاف در پيش گرفته شود.