مشخصات کلی : عوامل اقتصادی موثر بر روی تولید دانه های روغنی (مطالعه موردی کلزا)
خلاصه مقاله عوامل اقتصادی موثر بر روی تولید دانه های روغنی (مطالعه موردی کلزا)
چکیده مقاله عوامل اقتصادی موثر بر روی تولید دانه های روغنی (مطالعه موردی کلزا)
براساس آخرین اطلاعات منتشرشده از سوی سازمان خواربار و کشاورزی جهانی، میزان تولید کلزای جهان در سال 2011 بیش از 62 میلیون تن بوده که نسبت به سال قبل یعنی سال 2010، معادل 4 درصد افزایش و نسبت به سال 2005 نیز 25 درصد افزایش داشته است.
از کل تولید جهانی کلزا در سال 2011، معادل 36.1 درصد در آسیا، 35.7 درصد در اروپا، 24.2 درصد در آمریکا، 4 درصد در اقیانوسیه، 19/0 درصد در آفریقا تولید شده است.
در این میان تولید کلزا در ایران در سال 2011 به 345 هزار تن رسیده است که نسبت به سال 2010 تغییر چندانی نداشته است.
سهم ایران در تولید جهانی کلزا، 6/0 درصد و نسبت به آسیا 5/1 درصد است که حاکی از سهم ناچیز ایران در تولید جهانی و منطقه آسیا است.
براساس آمارهای رسمی، تولید روغنهای خوراکی از منابع داخلی تنها کمتر از 10 درصد نیاز مصرفی کشور را تأمین میکند و لذا همه ساله مقادیر چشمگیری چربی و روغن خوراکی خام و آماده با صرف هزینههای ارزی در خور توجهی وارد کشور میشود.
با توجه به ضرورت اهمیت افزایش تولید دانههای روغنی، بررسی و شناخت عوامل اقتصادی، اجتماعی و فنی مؤثر بر فرآیند تصمیمگیری کشاورزان در کشت و عرضه محصولات یادشده از اهمیت خاصی برای نظام برنامهریزی و سیاستگذاری بخش کشاورزی برخوردار است. (فصلنامه پژوهشی بیمه کشاورزی، شماره 21، پاییز 1388).
بدین منظور در این پژوهش، به بررسی عوامل اقتصادی کشت کلزا در استانهای کشور طی دوره زمانی 88-1378 با استفاده از روش تحقیق توصیفی-علی و روش اقتصادسنجی پانل دیتا پرداخته شده است.
برای برآورد مدل از متغیر تولید کلزا به عنوان متغیر وابسته و از متغیرهای: میزان عملکرد (کیلوگرم/ هکتار)، سطح زیرکشت (هکتار)، کود (کیلوگرم)، بذر (کیلوگرم)، نیروی انسانی (نفر روزکار) و ماشینآلات به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شدهاند.
نتایج مدل حاکی از آن است که اثر عملکرد، سطح زیرکشت و کود تأثیر مثبت و معناداری بر تولید کلزا در استانهای کشور داشته است؛ اما متغیر نیروی انسانی، میزان بذر و ماشینآلات تأثیر چندانی بر تولید کلزا در این پژوهش و طی این دوره زمانی نداشته است.
با توجه به نتایج پیشنهاد میشود که سیاستگذاران در جهت بهبود تولید در بخش کشاورزی و تولید کلزا، سطح زیرکشت بیشتری را برای این محصول اختصاص داده و همچنین با توجه به اثر منفی و غیرمعنادار نیروی انسانی و اثر مثبت و غیرمعنادار ماشینآلات بر تولید، مکانیزه شدن در تولید کلزا را مد نظر قرار دهند.
همچنین با توجه به بهرهوری پایین نیروی کار و براساس مطالعات تجربی پیشین، پیشنهاد میشود که افزایش دانش نیروی انسانی از طریق برگزاری کلاسهای آموزشی برای زارعین به منظور افزایش بهرهوری نیروی انسانی مد نظر قرار گیرد.
همچنین نتایج مدل نشان داده که عملکرد عبارت است از: نسبت تولید به سطح زیر کشت، اثر مثبت و معناداری در مدل دارد و عملکرد نشاندهنده کارآیی و بهرهوری تولید است؛ بنابراین لازم است عملکرد به عنوان یک شاخص مهم جهت رشد بهرهوری تولید مد نظر سیاستگذاران قرار بگیرد.
واژگان کلیدی: تولید، کلزا، عملکرد، پانل دیتا
Abstract
According to the latest data released by the World Food and Agriculture Organization, the World rapeseed production in 2011 is more than 62 million tons which has increased 4 percent compared to the year before, the year of 2010, and 25 percent risen compared to 2005. Of the total world production of rapeseed in 2011, equivalent to 36.1 percent in Asia, 35.7% in Europe, 24.2% in America, 4 percent in Oceania, 19 percent is produced in Africa. The production of rapeseed in Iran in 2011 has reached to 345 thousand tons that has not changed compared to 2010. Iran's share in world production of rapeseed is 0.6 percent and 5.1% in Asia which is indicative of a negligible Iran share of global production and in Asian region. According to official statistics, the production of edible oils from domestic sources provides only less than 10% of the country's demand and therefore every year a significant amount of crude and ready edible oil and fat is imported the country spending considerable foreign exchange costs. Considering the importance of increasing oil grains production, investigation of the socio-economic and technical factors affecting farmers decision-making process in the cultivation and supply of mentioned products is of particular importance for the planning system and policy from the agricultural sector (Journal of Agricultural Insurance, issue 21, autumn 1388). Therefore, this study examines the economic factors of rapeseed cultivation in the country provinces during the period 1378-88 using a descriptive-scientific research and econometric panel data methods are discussed. To estimate the model, rapeseed production variable has been considered as the dependent variable and the variables such as yield (kg / hectares), the area under cultivation (hectares), fertilizer (kg), seed (kg), manpower (person*hr per day) and machinery have been considered as independent variables. The results indicate that yield, cultivated area and fertilizer have significantly positive effects on the production of rapeseed in the country's provinces. But in this study and during this period the manpower, amount of seeds and machinery variables had a little impact on the production of rapeseed. According to the results, it is recommended that policy-makers should dedicate more cultivation area to improve production in agriculture and the production of rapeseed and also due to the negative and insignificant impact of manpower and positive and insignificant effect of machinery on production, automation should be considered in the rapeseed production. Also due to low efficiency of manpower based on previous empirical studies, it is recommended to increase knowledge of manpower by organizing training classes for farmers in order to increase the manpower efficiency. The results show that the yield which is the production to cultivated area ratio has a significant positive effect on model and yield is indicative of the efficiency of production and productivity. Therefore it is necessary that policymakers consider the yield as an important factor of productivity growth.
Key words: production, rapeseed, yield, panel data