مشخصات کلی : بررسی جایگاه حقوقی زن از دیدگاه اسلام، قرآن و کتب اربعه
خلاصه بررسی جایگاه حقوقی زن از دیدگاه اسلام، قرآن و کتب اربعه
زن، به عنوان نيمى از بشريت و عضوى جدى و غيرقابل چشم پوشى در كانون بزرگ جامعه انسانى و نيز به عنوان يكى از دو ركن پديدآورنده بنيان خانواده، در طول تاريخ، داورى هاى گوناگونى را نسبت به خود ديده است و شرايط بسيار ناهمگون و نامساعدى را پشت سر نهاده است.
Women as half of humanity and serious and non-negligible member in human society and as well as one of the two pillars of the foundation of the family, historically, has seen various judgments and left behind very uneven and less favorable conditions
چکیده بررسی جایگاه حقوقی زن از دیدگاه اسلام، قرآن و کتب اربعه
زن، به عنوان نيمى از بشريت، عضوى جدى و غيرقابل چشمپوشى در كانون بزرگ جامعه انسانى و نيز به عنوان يكى از دو ركن پديدآورنده بنيان خانواده، در طول تاريخ، داورىهاى گوناگونى را نسبت به خود ديده و شرايط بسيار ناهمگون و نامساعدى را پشت سر نهاده است.
نگاهى گذرا به تاريخ چنين مىنمايد كه زن در بيشتر مقاطع و در بيشتر جوامع از نوعی محرومیت رنج برده است و حقوق انسانى او تحت سلطه و سيطره مردان و فرهنگ مردسالارى تضييع شده است.
این مقاله با رويكردي تحليلي–توصيفي به بررسي حقوق زن در اسلام از ديدگاههاي مختلف با تکیه بر قرآن و کتب اربعه ميپردازد. برای جمعآوری اطلاعات از روش کتابخانهای شامل کتب، مقالات و اسناد استفاده شده است.
واژگان کلیدی: دیدگاه اسلام، قرآن، زن، کتب اربعه
Abstract
Women as half of humanity and serious and non-negligible member in human society and as well as one of the two pillars of the foundation of the family, historically, has seen various judgments and left behind very uneven and less favorable conditions. With quick look at history it seems that in most times and in most societies, women have suffered some form of deprivation and her human rights, dominated by men and patriarchal culture has been ignored. This study with an analytical – descriptive approach study of women's rights in Islam from different perspectives based on Quran and Quad of books. In present study, we have tried to study the women's rights from different perspectives and library methods including books, papers and documents is used to collecting information.
Keywords: Islamic perspective, Quran, woman, Quad of books
برگهای سیاه تاریخ
فرهنگهای منحط و آدابورسوم غلط در جوامع بشری، انواع ظلم، جور و سختی را بر زنان تحمیل کرده و آنان را به استثمار کشیده است. اکنون نمونههایی از اشکال مختلف ستم بر زنان در کشورهای گوناگون مطرح میشود.
یونان:
آنها زن را زاده شیطان میدانستند، او را در هیچ کاری مداخله نمیدادند و فقط برای ارضای غریزه جنسی و خدمتگذاری از او استفاده میکردند. در یونان زن به آسانی مورد معامله و واگذاری به بیگانه قرار میگرفت.
روم:
هر چند رومیها در قوانین و حقوق، پیشرفت زیادی داشتهاند؛ اما عقیده آنها درباره زن این بوده است که او را به علت دارا نبودن روح انسانی، برای حشر در روز قیامت لایق نمیدانستهاند.
آنها زن را مظهر شیطان و انواع ارواح موذیه میدانستند و از همین جهت از خندیدن و سخن گفتن با او جلوگیری میکردند و اکثراً دهان او را جز در موارد خوردن میبستند.
در روم، زنان همیشه تحت کفالت بودند، احتیاج به قیم داشتند و پس از مرگ مانند اشیا به ارث برده میشدند.
چین:
اگر دختری متولد میشد، خویشان و نزدیکان با نهایت تأسف و ترحم به پدر و کسان نزدیک طفل تسلیت میگفتند.
دختران را زنده زنده میکشتند، به صحرا میافکندند و یا به بردهفروشان میدادند.
چینیان خیال میکردند که خداوند خالق پسران است و شیطان خالق دختران؛ لذا در نظر آنان پسران بابرکت بودند و دختران طوق لعنت. قربانی کردن دوشیزگان برای خدایان در چین مرسوم بوده است.
جاهلیت عرب:
زن در میان عربهای جاهلی وضعیت نامناسبی داشته.
مانند کالایی خریدوفروش میشده و از هرگونه حقوق اجتماعی و فردی حتی حق ارث محروم بودهاند. آنان زن را در شمار حیوانات قرار داده و او را جزو لوازم و اثاث زندگی میشمردند.
غالباً از بیم قحطی و یا از ترس آلودگی، دختران خود را در روز اول تولد سر میبریدند، از بالای کوه بلند به دره عمیقی پرتاب میکردند و گاهی در میان آب غرق میکردند.
همچنین زنده به گور کردن دختران مرسوم بوده است. به عنوان نمونه وقتی از قیس بن عاصم سؤال شد که تا کنون چند نفر از دخترانت را زنده به گور کردهای؟
پاسخ داد: دوازده یا سیزده دختر. به همین منظور آیات بسیاری از قرآن کریم در مزمت و نکوهش آنان بیان شده است از جمله: «قد خسر الذین قتلوا اولادهم سفها بغیر علم »، «و کذلک زین لکثیر من المشرکین قتل اولادهم شرکاؤهم»