مشخصات کلی : تحليل گفتمانِ انتقادی سينماي سياسي ايران با رویکرد رهیافت فرکلاف
چکیده مقاله تحليل گفتمانِ انتقادی سينماي سياسي ايران با رویکرد رهیافت فرکلاف
هدف از این تحقیق تحليل گفتمانِ سينماي سياسي ايران پس از دوران جنگ تحميلي با رویکرد رهیافت فرکلاف می باشد. این تحقیق با توجه به هدف از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد که جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای انجام شد. جامعه تحقیق در سه دوره پس از انقلاب اسلامی یعنی «1368 تا 1375، فیلم پناهنده، 1376 تا 1384 ، فیلم به رنگ ارغنون و 1385 تا 1392، فیلم نفوذی» مورد مطالعه قرار گرفت.
چکیده:
هدف از این تحقیق تحليل گفتمانِ سينماي سياسي ايران پس از دوران جنگ تحميلي با رویکرد رهیافت فرکلاف می باشد. این تحقیق با توجه به هدف از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد که جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای انجام شد. جامعه تحقیق در سه دوره پس از انقلاب اسلامی یعنی «1368 تا 1375، فیلم پناهنده، 1376 تا 1384 ، فیلم به رنگ ارغنون و 1385 تا 1392، فیلم نفوذی» مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به یافته های تحقیق در دوره اول، «1368 تا 1375»، شاهد تحول بنیادیِ مضامین انقلابی و اندیشههای ناب وطن دوستانه بودهایم. که شامل است بر دو دوره، اولی، با مفهوم «سازندگی»، که توامان با الگوی«عقلانیت» در دولت رفسنجانی مفهوم پذیر است. گفتمان جنگ، ظهور طبقات و گروههای فرادست شهری و بر پایه مفهوم «سازندگی»، یعنی: طرحهای توسعهای، همگی از مصادیق آن هستند. اما در بخشِ دوم از دوره اول، گفتمانِ الگوی «دموکراسی» و «آزادی» را مواجه هستیم. در دهه دوم 1376 تا 1384، گفتمان سیاسی سنتی، به گفتمان اصلاح طلب تغییر کرد. سیاستهای سینمایی دولت، بویژه، قبل و بعد از دوم خرداد، تحت حاکیت دو گفتمان سیاسی «اصولگرا» و «اصلاح طلب» تدوین شده است. دوره سوم، از سال 1385 تا 1392با پیروزی احمدی نژاد(1384)، به باز تفسیر اصولگرایی دهه 1360 در قالب نظام معنایی جدیدی کمک کرد. لذا می توان نتیجه گرفت که فیلم های منتخب مورد بررسی در این تحقیق دارای مضامین سیاسی موثر بر جامعه در دوران خود بودند. در سینمای ایران فیلمهای سیاسی به معنای واقعی نداریم، البته فیلمهایی بوده که در این مسیر ادعاهایی داشتهاند اما هیچ کدام آنها را نمیتوانیم در شاکلهی سینمای سیاسی ایران تعریف کنیم. به تعبیر دیگر اگر بخواهیم به سینمای سیاسی به عنوان ژانر نگاه کنیم باید بگوییم که این ژانر هم، مثل بسیاری از ژانرهای دیگر توسط انگارهها و القاءهای هالیوود و غرب و تئوریهای غربی (همانگونه که موارد دیگر سینما را به ما تحمیل کردند) این ژانر هم به ذهن ما تحمیل شده است.
کلید واژه گان: زبان شناسی، تحلیل گفتمان انتقادی، سینمای سیاسی، جنگ تحمیلی، رهیافت فرکلاف
اضافه شده از واحد تولید محتوا، کارگروه علوم سیاسی- انتشارات پژوهش ساوالان.. سایت سلکو
گفتمان چیست؟
گفتمان (discourse) یکی از مفاهيم مؤثری است که نقش مهمی در شکل گیری تفكر فلسفي، سیاسی و اجتماعي غرب در نيمه دوم قرن بيستم داشته است. اگرچه این مفهوم در ادبیات فلسفی – اجتماعی قرون وسطا کاربرد داشته است و این مفهم در آثار «ماكياولي» ، «هابز» و «روسو» یافت می شود، ولی در چندین سال گذشته تا به امروز با آثار متفکرانی مانند «اميل بنونيسته»، «ميشل فوكو»، «ژاك دريدا» و برخی دیگر از متفكران برجسته معاصر مغرب زمین، معناي این مفهوم با گذشته تفاوت چشم گیری دارد.
اين تفاوت معنايي تا اینجا پیش رفته است که در چند سال اخیر، نویسندگان و سخنران های آكادميك غربي، هنگامی که می خواهند این مفهوم را در آثار و سخنرانی های خود به کار ببرند، بر نکته هایی مانند «به معناي فوكويي آن» يا «به معناي فراساختارگرايي آن» تأکید می کنند (سليمي، 50:1383).
گفتمان در زبان فارسی
در زبان فارسی معادل های مختلفی برای این مفهوم یاد شده است. برای مثال می توان مواردی از جمله «گفتار»، «سخن»، «وعظ و خطابه» و «مقال» را نام برد. داریوش آشوری برای اولین بار در یکی از مقاله های خود با نام «نظريه غرب زدگي و بحران تفكر در ايران» از واژه «گفتمان» استفاده کرد.
در سال های اخیر، اندیشمندان و نظریه پردازان، به مقوله گفتمان در زمینه های گوناگونی مانند نظريه هاي ادبي، فلسفي، جامعه شناسي، سياست، روان كاوي و حتي روان شناسي اجتماعي و ساير رشته هاي علوم اجتماعي، توجه ویژه ای داشته اند. ريشه اين مفهوم به فعل يوناني (Discurrere) بازمی گردد که به معنی «سرگردان و آواره بودن، پيمودن، طي كردن، از مسير خارج شدن، حركت كردن در جهات مختلف و...» است.
هرچند مفهوم گفتمان، به معني تجلي زبان در گفتار و نوشتار استفاده می شود، ولی بر زبان به عنوان «حرکت در عمل» در بيان كلاسيك تأکید می شود.
بنابراین، اجزای تشکیل دهنده زبان مانند کلمات و مفاهیم، ثابت و پایدار نیستند و با توجه به زمان و مکان، رابطه میان آنها تغییر و معنی های مختلفی را بیان می کند. به همین دلیل ساختار زبان همواره در حال تغییر و دگرگونی است. بر اساس این دیدگاه، گفتمان «نمايانگر تبيين زبان در وراي جمله و كلمات و عبارات» است و در نشانه ها و کنش های غیر کلامی و نیز ارتباطات میان انسان ها، قابل جست و جو است (همان: 55).
پس گفتمان به طور خلاصه، شکلی از گفت و گو است که کلی تر می باشد؛ چراکه در در گفتمان فقط معنایی که در گفت و گو مطرح می شود، مورد نظر نیست؛ بلکه موارد دیگری مانند: شرايط ظاهري، زماني، مكاني، اجتماعي، فرهنگي و سياسي نيز در آن جای دارد.