پژوهش و نشر سلکو | تنهایی تلخ

تنهایی تلخ,کتاب رمان,خرید کتاب رمان,خرید کتاب رمان فارسی,فروش رمان,فروش رمان کتاب رمان,کتاب تنهایی تلخ,خرید کتاب تنهایی تلخ,فروش کتاب تنهایی تلخ,فروشگاه فروش کتاب تنهایی تلخ,فروشگاه کتاب رمان,فروشگاه کتاب رمان ایرانی,راضیه پورکاوه,راضیه پور کاوه,کتاب راضیه پورکاوه,کتاب رمان راضیه پور کاوه,چاپ کتاب رمان,چاپ کتاب,چاپ کتاب رمان در تیراژ کم,چاپ کتاب عمومی,چاپ کتاب رمان ایرانی,چاپ کتاب رمان انگلیسی,چاپ کتاب ارزان,چاپ کتاب با هزینه ارزان,چاپ کتاب با قیمت کم,موسسه چاپ کتاب,موسسه چاپ کتاب رمان,سایت چاپ رمان,شرکت چاپ کتاب ارزان,انتشارات چاپ کتاب,انتشارات چاپ کتاب با تیراژ کم,انتشارات چاپ ارزان کتاب,انتشارات چاپ ارزان کتاب رمان,انتشارات رمان,انتشارات پژوهش ساوالان..,انتشارات پژوهش ساوالان,انتشارات سلکو,انتشارات پژوهش و نشر سلکو,نشر سلکو,قیمت چاپ کتاب رمان,هزینه چاپ کتاب رمان,دانلود کتاب,دانلود رمان,دانلود رمان تنهایی تلخ,سایت دانلود کتاب,سایت دانلود رمان تنهایی تلخ,دانلود تنهایی تلخ,ناشر کتاب رمان,انتشارات کتاب رمان,ناشر کتاب تنهایی تلخ,انتشارات کتاب تنهایی تلخ

خرید کتاب تنهایی تلخ|فروش آنلاین کتاب

ثبت سفارش سفارش پایان نامه
درخواست استخدام سفارش پایان نامه

تنهایی تلخ


Novel-0067-A-728
کتاب ها از انتشارات اصلی تهیه می شوند.
ضمانت نامه ما، کیفیت خدمات مجموعه پژوهش ساوالان است.
کلیه کتاب ها بر مبنای نشر حقیقی تهیه شده اند.

650000  ريال
تخفیف 150000 ريال
قیمت : 500000 ريال

مشخصات کلی : تنهایی تلخ

فروش کتاب تنهایی تلخ

نام کتاب

تنهایی تلخ

پشت جلد

Bitter loneliness

نویسنده

راضیه پورکاوه Razieh Pourkaveh

ترجمه

تالیف

انتشارات

پژوهش ساوالان.. پژوهش و نشر سلکو

دسته بندی

علوم انسانی- عمومی

موضوع اصلی

رمان- ایرانی

موضوع فرعی

عمومی

سال انتشار

مهرماه 1400

نوبت چاپ

اول

زبان کتاب

فارسی

قطع کتاب

رقعي

جلد کتاب

گالینگور

تعداد صفحه

122 صفحه

وزن

50 گرم

شابک

..

منبع http://www.selco.ir/fa/productview/547

منبع اصلی: www.SELCO.ir

درباره نویسنده:

تنهایی تلخ
راضیه پورکاوه ١٣٨٠ (رقعی- یک جلد)
مشکلات و سختی ها بدون شک در زندگی همه افراد وجود دارند.
هیچ فردی پیدا نمیشود که از هر نظر از زندگی راضی و از آسایش و آرامش کامل برخوردار باشد.
چیزی که حایز اهمیت است این است که نباید در پس تمامی مشکلات انگیزه و روحیه ی خود را باخت و باید مسیر را ادامه داد.
مُسَلَمه که زندگی گاهی با مشقت فراوان رو به رو میشود ولی میتوان در بین تمامی این مشکلات نقاط روشنی یافت که قطعا طعم
زندگی را تغییر میدهد.
سمیرا دخترکی یازده ساله از یک خانواده متوسط که به شدت به پدر و مادر خود علاقه داشت.
پدر و مادر او انسان های خوب و سالمی بودند تا اینکه در پی حوادثی یا اینگونه بگویم که گذر زمان آن دو را به ذلت انداخت.
سمیرا به علت عنصر خیری که داشت آن دو را نجات داد؛ پدر را از بند اعتیاد و مادر را از بیماری سخت افسردگی.
گرچه در این بازه زمانی سمیرا در مشقت فراوانی به سر برد اما آینده روشنی را برای خود و خانواده اش ساخت.
گاهی فقط یک تغییر و یک جرقه کوچک میتواند باعث و بانی ایجاد انگیزه برای انجام کار های بزرگ و رسیدن به هدف شود.
باید به توانایی های خود باور داشت و به ذهن بزرگ خود رجوع کرد.
او می سازد هر آنچه تصور کنی.
به زیبایی فکر کنی روشنایی می سازد و بلعکس.
زمان محدود است و زندگی بسی کوتاه.
عمر میگذرد اما مساله این است که در عین تلاش کردن باید صبر داشت و گاهی هم باید به گذر زمان سپرد زیرا حلال مشکلات
است.
دوران عاشقی سمیرا دورانی سخت بود او آنقدر غرق در علاقه خود به معشوق شد که دیگر اطرافش را که هیچ خود را هم فراموش
کرد. و آسیب زیادی به خود وارد کرد.
گاهی اوقات در زندگی برای رسیدن به علایق آنقدر عجولیم که فقط و فقط به خودمان و دیگران ضرر می رسانیم زیرا که هنوز شرایط
رسیدن به آن هدف مهیا نشده.
سمیرا هم در اخر نتیجه گرفت که باید به زمان سپرد و اما نتیجه خوبی گرفت.
وصال.

بخشی از کتاب رمان تنهایی تلخ

برای اینکه فشار روحی‌ات را کاهش و احساس رضایتت را افزایش دهی، کافی است این مطلب را درک کنی:

همان‌طور که تو از بخشی از لذت‌های مردم محروم هستی، مردم هم از بخشی از لذت‌های تو محروم هستند.

نام من سمیرا؛

فرزند فاتح بیگلری؛

متولد بیست‌ و پنج دی ماه هزار و سیصد و هفتاد و دو؛

نام مادرم گل‌تن؛

پدرم مهندس برق بود و مادرم هم خانه‌دار؛

خواهر و برادر هم ندارم.

از پدرم بگویم؛

او رابطه‌ی خوبی با دود و دم نداشت و به شدت مخالف هرگونه مواد مخدر بود؛

فوق‌العاده مهربان، دست‌ودل باز، نیکوکار و همچنین فداکار بود. علاقه‌ی زیادی به برق و تعمیر وسایل برقی داشت، به‌گونه‌ای که همه به او می‌گفتند مرد الکتریکی.

از مادرم بگویم؛

او زنی کاملاً وظیفه‌شناس، منظم، زیبا، خوش‌سلیقه و همچنین آشپزی حرفه‌ای بود.‍‍

یک پدربزرگ بیشتر نداشتم (پدر پدرم).

او تنها همدم و دوست من بود؛ نه تنها حکم پدر بزرگم را داشت، بلکه هم برایم خواهر بود و هم برادر.

به او علاقه‌ی زیادی داشتم، به گونه‌ای که زندگی‌ام بدون او معنایی نداشت.

به محض اینکه مدرسه‌ام تعطیل می‌شد‍‍‍‍‍‍‍، پدر مرا به محل کار او می‌برد.

شغل او جوشکاری بود؛ مرد بسیار زحمت‌کشی بود و چهره‌ای فوق‌العاده مظلوم داشت؛

خلاصه وقتی‌که تعطیل می‌شدم، از دم مدرسه تا محل کارش ثانیه‌شماری می‌کردم که او را زودتر ببینم.

از دور که او را می‌دیدم، چشمان طوسی رنگش زیر عینک جوشکاری می‌درخشید.

از شدت کار و زحمتی که می‌کشید، کف دستانش مانند کویر، خشک و ترک‌خورده و زبری و رنگ آن‌ها مانند آسفالت خیابان‌ها شده بود.

وقتی‌که مرا در آغوش می‌گرفت، اول دستانش را بوسه می‌زدم و بعد یک دل سیر با او صحبت می‌کردم.

آنقدر به او عادت داشتم که بعضی شب‌ها در خواب، بهانه‌اش را می‌گرفتم و مادرم مجبور می‌شد با او تماس بگیرد و از او بخواهد که با من حرف بزند؛ بلکه آرام شوم. صدایش را که می‌شنیدم، قند در دلم آب می‌شد؛ انگار دنیا را به نامم می‌زدند.

خانه‌مان به آپاراتی او نزدیک بود.

همیشه برخلاف بچه‌هایی که در خانه از مادرشان می‌خواستند بعد از آنجام تکالیفشان به کوچه بروند و بازی کنند، من از مادرم می‌خواستم که نزد پدربزرگ بروم.

خلاصه با سرعت تکالیفم را انجام می‌دادم و از خانه بیرون می‌رفتم.

Asal در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۵:

این کتاب موردعلاقمه هم طراحی زیبایی داره هم داستان خوب 😍😍😍😍😍❤️❤️❤️❤️

Zahra در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۵:

خیلی کتاب عالی وقشنگیه مخصوصن شخصیت های داستان که خیلی قشنگن این کتاب بی‌نظیرهست

Zahra در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۵:

خیلی کتاب قشنگیه ادم ازخوندنش سیرنمیشه شخصیتاش خیلی قشنگن وکتاب بی نظیری هست🥺😍

Aynaz در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۵:

چقد خوب همه چیز رو توصیف کرده بودین . میتونستم خودم رو جای شخصیت داستان بزارم . بنظر منم عالی بود ارزش خوندن داره 💕🌹

محدثه در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۵:

خیلی خوبههههه

آوا در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۵:

دوست داشتم این کتابو.♡

Razieh.k در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۵:

از دیدگاه من بهترین کتابی بود که باخوندنش میشد در داستانش غرق شد و لذت برد اولش تلخ بود اما با صبر به شیرینی تبدیل شد دخترک تنهای غصه بود که تلخی رو ب شیرینی تبدیل کرد اون تونست خانوادشو دوباره به زندگی عادیشون برگردونه و همچنین به عشقش برسه این رمان بهترین رمانی بود ک خوندم 🤩پیشنهادم اینه حتمن شما هم بخونین 🤩

فروزان پورکاوه در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۵:

هر چه خواندم سیر نشدم.احسنت به شما

مرضیه در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۴:

کتاب فوق العاده عالی که از مطالعه‌اش واقعا لذت بردم باعث شد به حوادث و اتفاقات روزمره زندگیم با دید تازه‌ای نگاه کنم.❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

یاسمن در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۴:

سلام من این کتاب را دوست داشتم در قالب داستان شیرین و جذاب میگه دنبال اون چیزی که فکر میکنی خاص برای تو هست باش و اون رو کشف کن و زندگی کن

parvin kh در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۴:

بهترین کتابی که توی عمرم خوندم. به نظرم نباید این کتاب رو خوند، باید خوردش. کلمه به کلمه باید چشید و لذت برد از خوندن این کتاب.😍😍😍😍👌👌👌👌

Mahdi.ghanbari در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۴:

فوق العاده بود🤩

Parvin در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۴:

خیلی قشنگه, ادم حس میکنه واقعیه و داره براخودش اتفاق میفته❤️❤️❤️👌👌👍 ممنون از خانوم پورکاوه عزیز بابت کتاب عالیشون😍

مهرداد در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۴:

من یه مدتی خیلی رمان می خوندم... رمانی که فوق العاده به دلم نشست تنهایی تلخ بود. برای چندمین بار چند لحظه پیش دوباره تمومش کردم♥️ واقعا هر دفعه که می خونمش یه حس فوق العاده ای بهم دست میده مخصوصا صفحات آخرش. یه حس معنوی خاصی بهم دست میده😍 اقتدار و محکم بودن، همیشه واسم جذابه😍 پیشنهاد می کنم همین الان، خوندنش رو شروع کنین👌🌹

Zahra در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۴:

کتاب خیلی خوب و عالی بود و نوشته ی نویسنده خلاق و کاملا روشنفکر با دید باز بود به شدت محتوایی قلم نویسنده گیرایی خاصی داره به طوری که با خواندن هر فصل اشتیاق برای خواندن فصل بعد را به همراه می آورد. پایانی خوش و بسیار دل انگیز تبریک میگم به نویسنده واقعا کتاب شاهکاره

Mina teymouri در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۴:

ممنون از نویسنده کتاب😍 بسیار مفید و آموزنده بود

مهدی در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۴:

عااالی بود مرسی

راضیه در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۴:

بسیار عالی

دیدگاه خود را بیان کنید
Saba niku در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۴:

در مورد دختریه که خانواده ی خوبی داشته اما اشتباهات پدر و مادرش، باعث میشه مسیر زندگیش عوض بشه. دختری که برای همه‌ی کاراش روی پای خودش وایستاده و مستقله. گرگ بارون دیدست اهدافش رو نمی گم که جذابیت داستان از بین میره. فقط اینو میگم که در سراسر داستان سوپرایز میشین♥️

راضیه در تاریخ ۱۴۰۰/۰۹/۱۴:

رمان است یا داستان کوتاه؟

پرسش خود را مطرح کنید

خریداران این محصول، محصولات زیر را هم خریداری کرده اند.