ترجمه متون کلاسیک دشوارتر است یا متون مدرن؟

رشته مکانیک را در دانشگاه به پایان برده است. از دلمشغولی هایش، ورزش شطرنج بوده و طبق گفته خود که در شب داستان برج میلاد عنوان کرد، " متاسف است"، که چرا تماس زمان خود را به ترجمه اختصاص نداده است.

رشته مکانیک را در دانشگاه به پایان برده است. از دلمشغولی هایش، ورزش شطرنج بوده و طبق گفته خود که در شب داستان برج میلاد عنوان کرد، " متاسف است"، که چرا تماس زمان خود را به ترجمه اختصاص نداده است.

ثبت سفارش سفارش پایان نامه
درخواست استخدام سفارش پایان نامه

یک‌شنبه ۲ دی ۱۴۰۳ | 23:58  0 نظر   1533 بازدید


ورود به صفحه اصلی گروه مشاورین پژوهشی پژوهش ساوالان..ترجمه متون کلاسیک دشوارتر است یا متون مدرن؟

ترجمه متون کلاسیک دشوارتر است یا متون مدرن؟


گفتگو با رضا رضایی
رشته مکانیک را در دانشگاه به پایان برده است. از دلمشغولی هایش، ورزش شطرنج بوده و طبق گفته خود که در شب داستان برج میلاد عنوان کرد، " متاسف است"، که چرا تماس زمان خود را به ترجمه اختصاص نداده است.
روزی نزدیک به 12 ساعت از زمان خود را صرف کار می کند. همین هم موجب تولید ترجمه های متعددی خاصه در حوزه کلاسیک شده است. اخیرا همه کارهای خواهران برونته را در شش 6 جلد به پایان برده و آخرین جلد آن، یعنی جلد هفت 7 را تا زمستان تکمیل خواهد شد. با ایشان در خصوص اهمیت آثار کلاسیک و دلبستگی هایش به ترجمه مصاحبه کرده ایم.​..

روزی نزدیک به 12 ساعت از زمان خود را صرف کار می کند. همین هم موجب تولید ترجمه های متعددی خاصه در حوزه کلاسیک شده است. اخیرا همه کارهای خواهران برونته را در شش 6 جلد به پایان برده و آخرین جلد آن، یعنی جلد هفت 7 را تا زمستان تکمیل خواهد شد. با ایشان در خصوص اهمیت آثار کلاسیک و دلبستگی هایش به ترجمه مصاحبه کرده ایم.


چرایی خواندن آثار کلاسیک

فهم و درک پیش زمینه ترجمه در کارهای مرتبط به ادبیات و آثار معاصر، برای مترجم کتاب ها و متون کلاسیک است. در آثار مرتبط به رمان، قرن نوزدهم بسیار مهم است. کانون ها مهم در ادبیات کلاسیک عبارتند از:

ادبیات روسیه قرن 19، ادبیات فرانسه و ادبیات انگلیس. آلمان و اسپانیا نیز مهم هستند. در این کانون های سه گانه آثار بسیاری هستند که به فارسی برگردان و ترجمه نشده اند..


در صورتی که تصور می شود از ادبیات کلاسیک کتابی نیست که به فارسی برگردانده نشده باشد.
- بر خلاف این تصور، به اعتقاد من نود در صد کارهای کلاسیک به فارسی ترجمه نشده اند. از هرکدام از نویسندگان کلاسیک روس یا فرانسوی تنها یکی دو کتاب ترجمه شده که عموما این ترجمه ها متعلق به شصت هفتاد سال پیش هستند. در مورد انگلیس که وضع بدتر هم هست. از دیکنز و تامس هاردی یکی دو کتاب ترجمه شده و نویسندگانی هستند که کارهایشان اصلا ترجمه نشده است. این آثار کلاسیک جزء سواد عمومی جامعه هستند. خیلی از مردم این کتاب ها را خوانده اند و اگر هم نخوانده اند اسم کتاب ها و نویسنده گانشان به گوششان خورده است. بنابراین این کتاب ها باید به صورت جدی تری ترجمه و چاپ شوند. رمان قرن نوزدهم دوره طلایی رمان است که حتی رمان نوبسی قرن بیستم بر پایه آن استوار است.
ترجمه های مجدد از این کتاب ها چه تاثیری در خوانده شدن آنها دارد؟
اول باید این توضیح را بدهم که من مجموعه آثار جین آستین یا خواهران برونته را برای ترجمه دست گرفتم. به همین دلیل نمی توانستم غرور و تعصب یا مثلا بلندی های بادگیر را که پیش از این ترجمه شده اند ترجمه نکنم. باید همه آثار را ترجمه می کردم تا خواننده فارسی زبان بتواند تمام کارهای یک نویسنده را با یک زبان واحد بخواند. اما، بعد از شصت سال که از ترجمه آثار کلاسیک می گذرد و با تغییر و تحولاتی که در زبان اتفاق افتاده است لازم است که این کتاب ها دوباره ترجمه شوند تا برای نسل امروز هم قابل خواندن باشند. این سنت در همه جای دنیا هم وجود دارد. در کشورهای مختلف، ترجمه های متعددی از یک کتاب کلاسیک وجود دارد. مثلا می دانم که کارهای داستایوفسکی ۱۷ بار به انگلیسی ترجمه شده اند. این ترجمه های مختلف باب بحث های ادبی را باز می کنند . باعث می شوند بین این ترجمه ها مقایسه صورت بگیرد و بحث شود. این بحث ها در نهایت به سود خواننده هستند.
استقبال از کارهای کلاسیک در ایران آن قدر هست که نیاز به ترجمه های مجدد و متعدد وجود داشته باشد؟
بله . من تجربه خودم را می گویم. من تا به حال ۱۴ عنوان کتاب کلاسیک ترجمه کرده ام که همه گی فروش دارند. بعضی بیشتر و بعضی هم کم تر. اما به هرحال فروش دارند. ممکن است که پر فروش به معنای best seller نباشند یا با فروش های خیلی چشم گیر مواجه نشوند. اما از یک فروش معقول و مداوم برخوردارند. غرور و تعصب تا امروز ۱۳ بار تجدید چاپ شده است. همین طور بلندی های بادگیر در این دو سال چهار بار به چاپ مجدد رسیده است. بنابراین معلوم است که توده وسیعی از مردم با این آثار ارتباط برقرار می کنند. به همین علت ترجمه های دوباره و متعدد از این رمان ها ضروری است.
چه دشواری هایی برای ترجمه این کتاب ها وجود دارد؟
اصولا سختی ترجمه رمان های کلاسیک خیلی بیشتر از رمان های مدرن است. همان طور که ترجمه آثار فلسفی کلاسیک سخت تر از ترجمه آثار فلسفی معاصر است. ترجمه کلاسیک ها به وقت بیشتری نیاز دارد. درست است که کارهای مدرن پیچیده تر به نظر می رسند ولی تجربه به من نشان داده که ترجمه شان زحمت کم تری دارد. علتش این است که ترجمه کلاسیک ها به یک دانش تاریخی و همین طور آشنایی با زبان آن دوران نیاز دارد. در عین حال باید طوری ترجمه شوند که خواننده امروزی بتواند با آنها ارتباط برقرار کند. ضن این که در آثار کلاسیک با کار بزرگان ادبیات روبرو هستیم که این موضوع حساسیت برانگیز است.
باز هم از کارهای کلاسیک ترجمه می کنید؟
بله. کار اصلی من ترجمه کلاسیک است. در کنارش کارهای دیگر را هم موسیقی، نقد ادبی و فلسفه هم ترجمه می کنم. اما حوزه اصلی کارم ادبیات کلاسیک است. در حال حاضر جلد هفتم پروژه خواهران برونته را در دست دارم و بعد هم قصد دارم ده اثر از جرج الیوت را ترجمه کنم که به نظرم شش هفت سال زمان خواهد برد.

منبع: نقل از آزما/سایت مد و مه

ورود به صفحه اصلی گروه مشاورین پژوهشی پژوهش ساوالان..

SELCO.IR

شرکت مطالعات و تحقیقات پژوهشیِ، «پژوهش ساوالان»..



دیدگاه خود را بیان کنید